مرضیه صدقی سقین سرا مرضیه صدقی در سال ۱۳۵۶ در روستای سقین سرا در شهر بستان‌آباد چشم به جهان گشود. ایشان قهرمان بین‌المللی پرتاب نیزه و وزنه می‌باشد. تا الان مقام های زیاد ملی و بین‌المللی را در رشته وزنه و پرتاب نیزه کسب کرده اند. ایشان در چهار سالگی بر اثر تصادف ویلچرنشین شده […]

مرضیه صدقی سقین سرا

مرضیه صدقی در سال ۱۳۵۶ در روستای سقین سرا در شهر بستان‌آباد چشم به جهان گشود.

ایشان قهرمان بین‌المللی پرتاب نیزه و وزنه می‌باشد.
تا الان مقام های زیاد ملی و بین‌المللی را در رشته وزنه و پرتاب نیزه کسب کرده اند.
ایشان در چهار سالگی بر اثر تصادف ویلچرنشین شده اند.
در سال هفتاد و یک روستا را به تبریز ترجیح داده و شهر را ترک کرده اند.
بعد از این‌که دیپلم خیاطی و گواهی رانندگی را در  سال هزار و سیصد هشتاد و چهار دریافت کرده‌اند؛

وارد دنیای ورزش معلولین شدند در این مسیر موفقیت‌های زیادی را بدست آورده اند.

موفقیت های خانم مرضیه صدقی

در سال ۱۳۸۶ از سوی تیم ملی انتخاب شده‌اند.
نخستین مدالشان را در سال ۲۰۰۷ مسابقات چین تایپه کسب کرده اند.
در رشته ی پرتاب نیزه و وزنه دو مدال نقره را بدست آورده اند.
خانم مرضیه صدقی اظهار می کند که در سال ۱۳۸۹ توانستم در مسابقات انتخابی بازی‌های آسیایی گوانجو در تونس هم سهمیه را کسب کنم و هم مدال دریافت کنم.
در سال۲۰۱۰ کنوانجو که فقط دوت عدد مدال طلا داشت و یکی را من کسب کرده ام.
در سال های ۱۳۸۹_۱۳۸۶ فرد جوان نمونه انتخاب شدند و آن هم به دلیل آموزش رانندگی در آموزشگاه ها بود.
در سال۱۳۹۰ دو مدال نقره مسابقات امارات در پرتاب نیزه و وزنه را کسب کرده اند.
کسب سهیمه پارالمپیک لندن و کسب مدال در سال ۹۱ در مسابقات آسمان شهر برلین نیز از افتخارات خانم صدقی می باشد.

کسب دو برنز در مسابقات ۲۰۱۴ اینجوان کره

کسب مدال طلای مسابقات ۲۰۱۶ امارات آسیایی و اقیانوسیه

کسب طلای مسابقات قهرمان کشوری و انتخاب برای مسابقات اندونزی جاکارتا

بانوی پرمدال ورزش معلولین و غیرمعلولین در سال ۸۹ و ۹۰

هدیه ای از مسئولان دریافت کرده اید؟

در سال ۱۳۹۰ از طرف ریاست جمهوری برای قهرمانان مراسمی برگزار شد که ۱۶۵سکه بعد از کسب مدال طلا و نقره گوانجو دادند.

متأهل هستید ؟

خانم مرضیه صدقی در مورد زندگی شخصی خود چنین می گویند: در سال ۱۳۷۸ ازدواج کردم همسرم روشن‌دل و روشن‌فکر هستند.

در سال ۱۳۷۹ خداوند دخترم فاطمه را به ما هدیه داد.

آیا فکر می‌کردید به موفقیت برسید ؟

پس از تصادف که معلول شدم برای این‌که نمی‌توانستم در بازی‌های کودکانه با خواهر و برادرم بازی کنم.

هر چیزی در دستم بود پرتاب می کردم به طرف آن‌ها که باعث شد دستانم قوی شوند.

اما در آن زمان که در روستا زندگی می کردم رؤیاهای غیر متعارف در ذهن داشتم برای دوستانم تعریف می کردم

مثلاً می گفتم که با ماشین خودم رانندگی می کنم و برایتان مهمان خواهم آمد من همیشه به آینده امیدوار بودم و هستم.

چگونه به دنیای پرتاب نیزه و وزنه وارد شدید؟

دوست خوبم خانم فاطمه احمدی وند که از هر دو دست معلول اند مرا تشویق کرد که به باغشمال برم و ورزش رو شروع کنم.

حتی در باغشمال حاضر شدم با حاج آقا کشفی آشنا شدم و به من کمک‌های زیادی کردند حتی در اعزام, بعد از شروع مسابقه من مدال قهرمانی را در اهواز کسب کردم.

با چه مشکلات روبرو هستید ؟

بدبختانه در رفت‌وآمد خیلی با مشکلات روبرو شدم چندبار افتادم یا اتفاق افتاده که تا خود بانک حضور یافته‌ام اما نتوانستم به داخل بانک بروم و کارم را انجام بدهم.
مسئولین باید بیشتر به فکر معلولان باشند بعضی وقت ها هم شیب ویژه معلولان غیرکارشناسی طراحی شده و بسیار تند و غیر قابل عبور می‌باشد.

چه برنامه برای آینده دارید؟

در آینده سالن ورزش می خواهم بسازم زیرا که عمر ورزش قهرمانی خیلی کم است.
من ۱۵ سال تلاش کردم و زحمت کشیده‌ام و تجربه به دست آورده‌ام.
در دستاوردهای مختلف ورزش تخصصی در عرصه ورزش دارم در این زمینه فعالیت کردم و این تجربه‌هایم را به جوانان علاقمند معلول و غیر معلول انتقال دهدم.
متأسفانه تا حالا اسپانسر پیدا نکرده‌ام تا ازنظر مالی کمک کند.

سفارشی برای جوانان و معلول ها دارید؟

خانم مرضیه صدقی می گویند: سفارش من به جوانان معلول ها این است که ناامید نشوند و دست از تلاش بر ندارند.

وقتی در صدا و سینما موفقیت ها و تلاش هایم پخش می‌شود زنان و جوانان شهر رنگ می‌زنند و تبریک می گوید و همین عمل باعث می‌شود معلول ها انگیزه پیدا کنند.

چرا ویلچر برقی تهیه نمی کنید ؟

برای این که موفقیت نیاز به بازوان توانمند دارد و استفاده کردن از ویلچر دستی برای ورزش و تحرک بازوانم مفید است.

برای رسیدن به این مرحله چه مشکلاتی را پشت سر گذاشته اید؟

به خاطر علاقه‌ای که داشتم در سرمای زمستان و گرمای تابستان تمرین زیادی کرده ام.

مسابقات امارات که در اسفند ماه برگزار می‌شد کل زمستان را در سرمای شدید بدون دستکش وزنه فلزی را پرتاب می کردم.

من برای هر مسابقه تمرینات توان فرسا انجام داده اما بدون تلاش موفقیتی کسب نمی‌شود.

به دلیل معلولیت شدید من و همسرم و مشکلات مالی که در زندگی داریم مجبور هستیم

هر کدام جداگانه در خانه پدری زندگی کنیم من تنها با شرکت در مسابقه آینده دخترم را می سازم.

سخن آخر؟

از خانواده مخصوصاً پدر و مادر تشکر می‌کنم از جناب اقای دکتر ارشد زاده به‌خاطر کمک‌هایی که به من کردند تشکر می کنم.

از حاج آقا بهمن رضایی مسئول انجمن دوومیدانی معلولین و سرمربی کشور نهایت تقدیر و تشکر را دارم که مانند پدر دلسوز و مهربان همیشه یار و یاور ورزشکاران دو و میدانی هستند.

از آقا فیروز کاظم زاده مربی دوومیدانی تشکر می کنم.