مدیر رادیو جبهه از ایده راه‌اندازی این شبکه رادیویی در دوران دفاع مقدس گفت و اینکه چطور این رادیو در مدت زمان کوتاهی به رادیوی مورد توجه و علاقه مردم تبدیل شد.  به گزارش سایت معلولین هدف  به نقل از خبرگزاری فارس- پیغام فتح؛ ویژه‌نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: در زمان جنگ تحمیلی، «رادیو» […]

مدیر رادیو جبهه از ایده راه‌اندازی این شبکه رادیویی در دوران دفاع مقدس گفت و اینکه چطور این رادیو در مدت زمان کوتاهی به رادیوی مورد توجه و علاقه مردم تبدیل شد.

 به گزارش سایت معلولین هدف  به نقل از خبرگزاری فارس- پیغام فتح؛ ویژه‌نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: در زمان جنگ تحمیلی، «رادیو» کارکرد و نقش تاثیرگذاری داشت. در آن زمان وسایل ارتباط جمعی به گستردگی امروز نبود و تبادل اطلاعات از طریق رادیو سریع‌تر و وسیع‌تر اتفاق می‌افتاد. در آن زمان ابتکاری که در معاونت صدا روی داد، راه‌اندازی «رادیو جبهه» بود. رادیویی که به صورت ویژه به اخبار مربوط به جبهه و وقایع جنگ تحمیلی می‌پرداخت و آخرین جزئیات را به سمع و نظر شنوندگان خود می‌رساند و تلاش می‌کرد پل ارتباطی میان رزمندگان و خانواده‌هایشان باشد.

آن زمان مدیریت این شبکه رادیویی را حمیدرضا خزایی بر عهده داشت و به همراه همکارانش تلاش کرد تا بتواند مردم را در سریع‌ترین زمان ممکن در جریان آخرین اخبار و تحولات قرار دهد، البته او این روزها بازنشسته شده اما به اصرار رادیویی‌ها دورادور با رادیو همکاری می‌کند. به بهانه هفته دفاع مقدس و همچنین اکران فیلم «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فیلم فجر که داستان فعالیت های رادیو آبادان در جنگ تحمیلی است به سراغ خزایی رفتیم و با او گپ زدیم

**آقای خزایی این روزها مشغول چه فعالیتی هستید؟

– واقعیت این است که من حدود ۵ سال پیش بازنشسته شده‌ام و در حال حاضر به عنوان مشاور برخی برنامه‌ها و یا ارزیاب با رادیو همکاری می‌کنم.

**پس از چند سال کار در رادیو بازنشسته شدید؟

– تقریبا ۳۶ سال و ۱۰ ماه در استخدام رادیو بودم اما از سال ۹۳ به بعد دیگر بازنشسته شدم.

**اوضاع رادیو امروز چطور است؟

– خدا را شکر. اوضاع خوبی دارد. بالاخره تکنولوژی پیشرفت کرده و راه‌ها و ابزارهای انتقال پیام هم گسترده‌تر شده است. نوع برنامه‌سازی‌ها هم تفاوت‌های بسیاری کرده و همکاران ما در رادیو موفقیت‌های بسیاری را هم در داخل و هم در خارج از کشور به دست آورده‌اند. شبکه‌ها تخصصی شده‌اند و همین کار برنامه‌سازی را سخت‌تر کرده است که البته همکاران ما به خوبی از پس آن برآمده‌اند و امروز شاهد بهترین و به روزترین برنامه‌ها در رادیو هستیم.

**احتمالا شما در دوران جنگ تحمیلی با شرایط سختی در زمینه انتقال اخبار و اطلاعات مواجه بوده‌اید که امروز این حرف را می زنید؟

– بله. آن زمان همه چیز محدود بود. دسترسی‌ها بسیار سخت بود و نیروی انسانی در انتقال اطلاعات نقش بسیار مهمی داشت. می‌توانم بگویم که مدیریت برنامه‌های رادیو در آن زمان از سخت‌ترین مسئولیت‌ها در دوران تاریخ رادیو بود چون بسیاری از رویدادها را ما برای اولین بار درک می‌کردیم و درباره آن تجربه قبلی نداشتیم.

**همین هم کار را برای شما سخت‌تر کرده بود؟

– بله. ولی به همان نسبت هم باعث می‌شد تا ما تلاش بیشتری داشته باشیم و از همفکری و خرد جمعی بیشتری بهره ببریم.

**چه شد که تصمیم به راه‌اندازی رادیو جبهه گرفتید؟

– اوایل که جنگ تحمیلی آغاز شده بود، یک به هم ریختگی به وجود آمده بود. چون هر آن یک اتفاق جدید روی می‌داد. برای اینکه متوجه شویم الان شرایط اضطراری است، یک مارش در رادیو زده می‌شد و به ما اعلام می‌کردند که به عنوان مثال بناست ساعت ۱۴ خبر یک عملیات اعلام شود. ما هم در زمان باقیمانده تلاش می‌کردیم که فکرهایمان را روی هم بگذاریم و برنامه‌ را طوری ببندیم که تا آن ساعت آماده شود و مردم هم به شدت پای رادیو بودند و برنامه‌ها را با دقت دنبال می‌کردند.

**چون در آن زمان تلویزیون سرعت کمتری داشته، همین موضوع جایگاه ویژه‌تری به رادیو می‌داده است.

– بله. رادیو در آن مقطع زمانی واقعا برای مردم بسیار مهم بود. همه هم همراه خود یک رادیوی کوچک جیبی داشتند. چون در زمان بمباران هم می‌توانستند از طریق آن از آخرین اخبار مطلع شوند و در کنار آن وظیفه ما را هم بسیار سخت‌تر کرده بود. آدم‌های بسیاری برای رادیو جبهه جان‌فشانی کردند که از این میان ۵ تن شهید شدند و جانبازان بسیاری هم داشتیم.

**شهدا و جانبازان رادیو از کارکنان بودند یا گوینده و مجری هم بین آنها بود؟

– بیشتر کارکنان بودند. اما آقای نظام اسلامی از جمله افرادی بود که جانباز شد.

**آن زمان گویندگان رادیو جبهه چه کسانی بودند؟

– زنده یاد مهران دوستی، محمد حسنی نورشاهی، محمود کریمی، علیرضا کریمی، علیرضا معینی و نصرت‌الله اکبری گویندگان رادیو جبهه بودند و اکبر اوریی، مجید جیران‌پور، محمدرضا نظام‌اسلامی، اسماعیل براری، احمد طبعی، مهدی فوادیان، عباس سنجری، شهید اکبر سعیدی، اردشیر تفقدراد و محمد امام‌جمعه هم گزارشگران رادیو جبهه بودند.

خاطرتان هست اولین برنامه‌ای که با موضوع جنگ روی آنتن رفت، کدام بود؟

– اوایل جنگ به این شکل نبود که ما بدانیم و برنامه‌ریزی داشته باشیم و بخواهیم برای این موضوع برنامه‌سازی کنیم. سال ۵۹ جنگ تحمیلی که آغاز شد، اوایل سال تحصیلی و مهرماه بود. همان موقع یک‌باره حمله هوایی اتفاق افتاد و اطراف فرودگاه مهرآباد و چند نقطه دیگر را زده بودند. ما هم نمی‌دانستیم که چه اتفاقی افتاده، مدام تلفن‌های رادیو زنگ می‌خورد و یک سری اطلاعات می‌دادند و یک سری هم اطلاعات می‌خواستند. آخر سر با شورای انقلاب تماس گرفتیم و آنها اعلام کردند که عراق حمله کرده و جنگ آغاز شده است.

**چطور اعلام جنگ تحمیلی را به مردم اطلاع دادید؟

– همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. آقای جواد یاسینی با هماهنگی شهید بهشتی و دفتر امام (ره) متنی را که مبتنی بر اولین اطلاعیه بود، نوشتند. فکر می‌کنم چیزی حدود یک صفحه شد و ساعت ۱۵ توسط خانم سرور پاک‌نشان خوانده شد.

**ساعت پخش چطور انتخاب شد؟ ساعت پخش اخبار بود یا نه، برنامه‌ای که روی آنتن بود قطع شد؟

– خیر. برنامه قطع شد. آن زمان برنامه «برگی از تاریخ» به تهیه‌کنندگی حسین ابوترابیان پخش می‌شد که آن را قطع کردیم و بعد هم اطلاعیه قرائت شد.

**برنامه که قطع شد،‌ بدون فاصله اطلاعیه آغاز جنگ خوانده شد؟

– خیر. همان‌طور که گفتم همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و ما اول یک مارش نظامی متعلق به جنگ جهانی را پخش کردیم و بعد از آن اطلاعیه خوانده شد.

**پس خانم پاک‌نشان اولین کسی بود که در رادیو اعلام کرد جنگ اتفاق افتاده است؟

– بله. ولی بعد از آن حدود ساعت ۱۷ اولین اطلاعیه رسمی توسط آیت‌الله خامنه‌ای در سمت نماینده فرماندهی کل قوا قرائت شد. مدت زمان آن هم ۷۰ ثانیه بود و در قالب برنامه زنده روی آنتن رفت.

**چه شد که به سمت تاسیس رادیو جبهه رفتید؟

– آن زمان (سال ۶۵) فقط ۲ شبکه رادیویی بود که یکی همان رادیو سراسری بود، آن یکی هم شبکه‌ای بود که از مجلس شورای اسلامی گزارش می‌داد. همان زمان ما احتیاج داشتیم که اخبار را دائم اطلاع‌رسانی کنیم، اما چون رادیو سراسری بیشتر برنامه‌های خانواده‌محور پخش می‌کرد، امکان اینکه بخواهیم آنتن را از آنها بگیریم و به جبهه اختصاص بدهیم وجود نداشت. از طرف دیگر مردم چون راه اطلاع رسانی دیگری وجود نداشت مردم مدام تماس می‌گرفتند و کسب خبر می‌کردند.

به همین دلیل ما موضوع را مطرح کردیم و در گام اول یک گروه تحقیقاتی تشکیل شد که پرسشنامه‌هایی را میان رزمندگان، سپاه و ارتش توزیع کردند و از آنها اعلام نظر شد. وقتی به جمع‌بندی رسیدیم، آن را در شورای تبلیغات جنگ صداوسیما مطرح کردیم و در نهایت آقای محمد هاشمی که آن زمان رئیس سازمان صداوسیما بود قبول کرد رادیو جبهه راه‌اندازی شود تا هم مردم از جریانات مطلع شوند و هم رزمندگان روحیه بگیرند و بدانند که در کدام بخش از جبهه‌ چه اتفاقی افتاده است.

**زیرساخت‌ها تا این حد فراهم بود که شما بتوانید به این سرعت کار راه‌اندازی را انجام بدهید؟

– خیر. اتفاقا امکانات اصلا وجود نداشت. شرایط کاملا سخت بود. اخبار و اطلاعیه‌های مربوط به جنگ از طریق رادیو سراسری پخش می‌شد. رادیو جبهه هم قرار بود فقط مختص رزمندگان باشد و برای آنها برنامه داشته باشد و به آنها روحیه بدهد. این موضوع بسیار مهم بود و به همین دلیل و در همین راستا هم فقط روزی ۳ ساعت از ۸ تا ۱۱ صبح برنامه داشت که فقط در چند استان قابل دریافت بود.

**کدام استان‌ها؟

– تهران، کرمانشاه، اهواز و خطوط مرزی.

**با این شرایط که همه امکان شنیدن برنامه‌های رادیو جبهه را نداشتند؟

– بله. همینطور است. اشاره کردم که آن زمان امکانات نبود. به همین دلیل همه امکان شنیدن رادیو جبهه را نداشتند و فقط در مواقع ضروری برنامه‌های رادیو جبهه روی رادیو سراسری رله می‌شد.

**تا چه زمان رادیو جبهه فعالیت داشت؟

– تقریبا تا سال ۶۷ و بعد از صدور قطعنامه بود که دیگر کم‌کم رادیو جبهه کارش به پایان رسید.

**چرا؟ مدیران تصمیم نداشتند که برنامه را ادامه بدهند؟

– واقعیت این است که بعد از پایان جنگ دیگر شکل و شمایل زندگی‌ها تغییر کرد و کم‌کم موضوعات اصلی زندگی متفاوت شد. به هر حال مردم ما دوران سختی را سپری کردند و دیگر لزومی هم نداشت که ما رادیو جبهه را ادامه بدهیم. ضمن اینکه شبکه‌های تخصصی هم راه‌اندازی شدند و شرایط کاملا تغییر کرد.

**با توجه به شرایط سختی که حاکم بود، اخبار و گزارشات از جبهه‌ها چطور به دست شما می‌رسید؟

– گزارشگران ما در نقاط مرزی و جبهه‌ها حضور داشتند. آنجا گزارش‌های خود را تهیه می‌کردند و بعد با ماشین و قطار به دست ما می‌رسید. روزی هم یک ساعت از طریق ماکروویو ارتباط زنده داشتیم.

**گزارش‌ها بیشتر حول چه محوری بود؟

– یک بخشی از آن اخبار را تشکیل می‌داد. یک بخش‌هایی هم مصاحبه با رزمندگان بود. گاهی هم وصیت‌نامه شهدا را می‌خواندیم. با مسئولان مصاحبه داشتیم و تلاش بر این بود که در کنار ارائه اطلاعات به رزمندگان روحیه هم بدهیم. بین برنامه‌ها هم از سرودهای حماسی استفاده می‌کردیم.

**آن زمان هنوز مدت زیادی از وقوع انقلاب اسلامی نگذشته بود و مردم ما هم تجربه مشابه نداشتند، آیا شما برای راه‌اندازی رادیو جبهه مدل و الگوی خارجی هم داشتید؟

– خیر. اتفاقا آن زمان این طور نبود که همه چیز مرتب و آماده باشد و امکانات هم فراهم باشد. بیشتر آدم‌هایی که با ما همکاری می‌کردند کسانی بودند که داوطلبانه آمده بودند و حتی خیلی از آنها تجربه زیادی هم در کار خود نداشتند. مباحث مالی هم که آن زمان مطرح نبود که بگوییم کسی به خاطر پول و درآمد آمده است. همه با هم همدل و یکدل بودیم و وجه مشترک همه انقلابی بودن آنها بود.

**آن زمان هنوز مدت زیادی از وقوع انقلاب اسلامی نگذشته بود و مردم ما هم تجربه مشابه نداشتند، آیا شما برای راه‌اندازی رادیو جبهه مدل و الگوی خارجی هم داشتید؟

– خیر. اتفاقا آن زمان این طور نبود که همه چیز مرتب و آماده باشد و امکانات هم فراهم باشد. بیشتر آدم‌هایی که با ما همکاری می‌کردند کسانی بودند که داوطلبانه آمده بودند و حتی خیلی از آنها تجربه زیادی هم در کار خود نداشتند. مباحث مالی هم که آن زمان مطرح نبود که بگوییم کسی به خاطر پول و درآمد آمده است. همه با هم همدل و یکدل بودیم و وجه مشترک همه انقلابی بودن آنها بود.

کار بسیار سختی پیش رو داشتیم. چون امکانات نبود، آدم‌ها خیلی مهارت نداشتند و در چنین شرایطی باید امید و انگیزه به جبهه منتقل می‌شد. ما هم باید اخبار را به مردم می‌رساندیم. هرچه بود گذشت و علی‌رغم تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که داشت امروز دیگر تبدیل به یک تجربه برای نسل آینده شده است.

کار بسیار سختی پیش رو داشتیم. چون امکانات نبود، آدم‌ها خیلی مهارت نداشتند و در چنین شرایطی باید امید و انگیزه به جبهه منتقل می‌شد. ما هم باید اخبار را به مردم می‌رساندیم. هرچه بود گذشت و علی‌رغم تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که داشت امروز دیگر تبدیل به یک تجربه برای نسل آینده شده است.

**خاطره‌ای هم دارید که از دوران رادیو جبهه بفرمایید؟

– این که بگویم همه آن روزها برای ما خاطره بود، شاید باور نکنید. آن زمان مثل امروز نبود که همه با یک گوشی موبایل از وقایع سراسر دنیا در کسری از ثانیه خبر داشته باشند. در دهه شصت رادیو از جایگاه ویژه‌ای میان مردم برخوردار بود و یک دلخوشی کوچک بود تا شاید بتوانند خبری از عزیزان خود بگیرند. خیلی از خانواده‌ها بودند که ردی از عزیزان خود نداشتند و از طریق رادیو جبهه به سرنخ‌هایی می‌رسیدند که آنها را به هم می‌رساند. خیلی‌ها مدام با رادیو تماس می‌گرفتند و نام و نشانی می‌دادند تا شاید رزمنده خود را بیابند.

**این تماس‌ها به نتیجه موفق هم می‌انجامید؟

– آن زمان شرایط رادیو هم محدود بود و ما از همه جا خبر نداشتیم، اما در همین اوضاع شلوغ هم برخی از تماس‌ها به نتیجه می‌رسید و سرنخ‌هایی به دست می‌آمد. طبیعی است که یکسری از تماس‌ها هم به نتیجه نمی‌رسید و موفق نبود.

**درباره خاطره‌تان صحبت می‌کردید، خاطره‌ای که از آن سال‌ها تا امروز برایتان ماندگار شده باشد.

– واقعا اینکه بخواهی از آن روزها یک روز را از بقیه جدا کنی، کار سختی است. شاید بتوانم بگویم یکی از این خاطرات من به روز فتح خرمشهر برمی‌گردد.

**یعنی شادی شما از فتح خرمشهر؟

– این یک طرف ماجرا بود. طرف دیگر این بود که حالا ما این خبر مهم را چطور به مردم برسانیم. در نهایت حدود ۴ ساعت برنامه‌ها را قطع کردیم. یعنی از ساعت ۱۱ که خبر به دستمان رسید دیگر برنامه نداشتیم تا زمانی که متن معروف شنوندگان عزیز توجه فرمایید، آماده و برای مردم پخش شد.

**نکته دیگری از رادیو جبهه باقی نمانده؟

– ممنونم از توجه شما به موضوع رادیو جبهه و تجربه‌ای که در تاریخ ایران ثبت شد. من همواره گفته‌ام که رادیو جبهه یک تجربه بزرگ و سخت برای ما بود که به تنهایی حاصل نمی‌شد و این کار بزرگ نتیجه یک همفکری بزرگ و گروهی بود که با هم منسجم عمل کردند و یک دل بودند.

منبع : خبر گذاری فارس